رفتم حشره کش بخرم طرف گفت : ميخواين زود بميره ؟؟؟ گفتم : پَ نَ پَ ميخوام زجرکش بشه مزه ي انتقام رو بچشم !!! مغازه داره هم زرنگ تر از من بود و گفت : دِ نـَـه دِ لذتي که در گذشت است در انتقام نيست !!!
ادامه مطلب ...
مستند حیات وحش میدیدم ، دوستم میگه اون شیر سفیده میگن نادره ، درسته ؟
میگم پ نه پ اون قادر داداششه ، نادر رفته نون بگیره !
واسه استخدام رفتم یه شرکتی ، خانومه میگه : شما برای آگهی استخدام اومدین ؟
گفتم پَ نَ پَ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین !
گفتم پَ نَ پَ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین !
سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا... می گه پیاده می شین؟ پ نه پ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد!
رفتم بانک به آقاهه پشت میز میگم آقا ببخشید شما صندوق دارین؟ میگه پ ن پ هاش بکم!!!
رفتم دکتر از منشیه می پرسم دکتر هست؟ میگه بله می خوایید برید پیششون؟
پـــ نه پـــ اومدم ببینم اگه این وقت شب هنوز تو مطبند، تلاش شبانه روزیشون رو سرمشق زندگیم قرار بدم و برم!
رفتم ساعت سازی به یارو می گم ساعتم کار نمی کنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟
پـــ نه پـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد بره سر کار!!!
با بابام پشت چراغ قرمز ایستادیم پسره پاکت نامه دستشه بین ماشینا راه میره بابام میگه فال می فروشه؟ گفتم پ ن پ داره کارت عروسی ننشو پخش میکنه بابام میگه د ن د شاید تبلغ باشه!!!!!
تو کلاس بودیم معلم حسابان رو تخته تمرین حل کرده بود.
یکی از بچه ها از معلم میپرسه: ببخشید اون پرانتزه؟
میگم: پ ن پ اون قدر مطلقه، بر اثر فشار دما به این شکل در اومده...
یکی از بچه ها از معلم میپرسه: ببخشید اون پرانتزه؟
میگم: پ ن پ اون قدر مطلقه، بر اثر فشار دما به این شکل در اومده...
خانمه ۲۰۶ رو زده به تیر برق ، ماشین نصف شده !به افسر میگه یعنی اشتباه از من بوده ؟
افسر: پـَـــ نــه پـَـــ علت حادثه خواب آلودگیه تیر چراغ بوده !
زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه پلیس 110 میخوام, بقیش هم آدامس بدین!
با دوستم رفتیم بام تهران ... یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا پایین میرفت ...
دوستم میگه اگه این کش پاره بشه می خوره زمین داغون می شه؟
پَ نه پَ می خوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره ...
من تو اتاقم یک بخاری کوچیک دارم
صبحا بابام ساعت 5 بیدار میشه واسه نماز تا 7 که میخواد بره سرکار بیداره
سروصدا که میکنه بماند میاد بخاری منو رو شمعک میذاره
میگم بابا چرا کم میکنی صبحا
میگه اولا صبح شده
دوما بلند شو درساتو بخون
یعنی تاحالا اینجوری قانع نشده بودم
من :|
بابام
شرکت ملی گاز )
بابای صرفه جویی داریم ما !!!!!!!!!!!
[/b]
به مامانم میگم غذا آماده شده ؟ میگه میخوای بخوری ؟ میگم پ ن پ خواستم احوالش بپرسم ببینم خوبه یا نه!
زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن، دختره گوشی رو برداشته، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید؟ میگه واسه عکس گرفتن؟ پـــ ن پـــ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم!!! بعد میخنده میگه ۶ وقت داریم. بهش میگم قبل از ۶ هم کسی نوبت داره؟ میگه پـــ ن پــــ امروز رو کلا واسه شوهر آیندم خالی کردم