صدام از گریه ی دیشب گرفته
دارم میمیرم از دیوونه حالی
با اشکام باز مهمونی گرفتم
همچی هست
فقط
جای توخالی…
منم مثل تو باخودم تنهام
منم خسته از تموم دنیا
منم سخت میگذره همه شبهام
ببین دوســـــت دارم
صدام از گریه ی دیشب گرفته
دارم میمیرم از دیوونه حالی
با اشکام باز مهمونی گرفتم
همچی هست
فقط
جای توخالی…
منم مثل تو باخودم تنهام
منم خسته از تموم دنیا
منم سخت میگذره همه شبهام
ببین دوســـــت دارم
هوای مُردن
بیخ گوش من است
همانجایی که روزی
رد نفسهای تو بود…
بگذر بهار ، حالم با تو خوب نمی شود …
پاییز حال مرا خوب می شناسد !
* * *
ای کاش روزهای دلتنگی من هم مثل دوست داشتن های تو کوتاه میشد!
خیلی دوست دارم بدونم!!
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی
آنگاه که حتی گوشت رامیبندی تاصدای خردشدن غرورش را نشنوی…
آنگاه که خدارا میبینی و بنده ی خدارا نادیده میگیری
میخواهم بدانم
دستانت را به سوی کدام آسمان دراز میکنی
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟؟!!
.
.
.
یک گل تقدیم به اوکه به رسم جاده خیلی دور,
امابه رسم دل بااوفاصله ای نیست
>به اَســـــــــــــــــدی
خیلی باحــــــــــــــالی
اس ام اس غمگین تنهایی
انشااله روزی بیاد که همه اسامون که به بیا تو فارس اس ام اس میفرستیم همه ازسرخوشی باشه.خدا نسل همه نامردارو از
رو زمین برداره.
جنین آرزوهایم زیر مشتهای ظالمانه ی،غرورت سقط شد…نترس!! دیگر از تو باردار نمیشوم…!غرورت نازایم کرد…! ”
::
::
وحشی ترین گلها هم به عظمت باران تعظیم میکنند.تو آن باران قابل تعظیمی…
درد می کشم ، درد
هم تلخ است هم ارزان
هم گیراییش بالاست
هم اینکه تابلو نمی شوم و رفیقی که مرا به درد معتاد کرد ناباب نبود ،
اتفاقا باب باب بود فقط نگفته بود که ماندنی نیست ، همین !
خیلی وقته که برای دیدن تو ، اول باید چشمهایم را ببندم . . .
*
*
*
اس ام اس غمگین
اونقدر مهربون بودم که حالا باید به خیلیا ثابت کنم که من احمق نیستم !
پیامی دیگر آوردم…
به مردان اینجا نگاه مکن…
اسمشان مرد است؛ من اگر خوردم زمین به نامردی همین مردان بود…
زمین مرد بود که مرا بلند کرد …
خودت را زمین بزن؛ اما دست مردان اینجا را نگیر …
اشکی که بی دلیل بیاد،، اشک دلتنگی نیست… اشک بی کسیست…
آدما مترسک نیستن که وقتی واسه کلاغای دلتون تکراری شدن اونارو با یکی دیگه عوض کنید،..
اس ام اس های غمگین
وقتی که تنهام ، بالاتر و بهتر میتونم پرواز کنم چون نه نگران جا موندنم و نه نگران جا گذاشتن …
میبخشم کسانی را که هرچه خواستند با من ، با دلم ، با احساسم کردند و مرا در دوردست های خودم تنها گذاردند و من امروز به پایان خودم نزدیکم …
وشاید سال ها بعد . . .
بی تفاوت از کنار هم بگذریم و . . .
در دل بگوییم : . . .
آن غریبه ! چقدر آشنای خاطراتم بود ! . . .
ادامه مطلب ...